جدول جو
جدول جو

معنی حب القنیس - جستجوی لغت در جدول جو

حب القنیس
(حَبْ بُل ؟)
در تذکرۀ انطاکی بمعنی شاهدانه آمده است و ظاهراً تصحیف حب القنب است
لغت نامه دهخدا
حب القنیس
شاهدانه توضیح ممکت است که این کلمه محرف حب القنب باشد
تصویری از حب القنیس
تصویر حب القنیس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَبْ بُلْ قِ)
رجوع به حب ّالسناد شود
لغت نامه دهخدا
(حَبْ بُلْ قُ رَ)
میوۀ کاج
لغت نامه دهخدا
(حَبْ بُنْ نی)
قرطم هندی. (مفاتیح خوارزمی). حب الغوله. تخم نیلوفر. کاکیان هندی. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). عجب. صاحب تحفه گوید: حب النیل به فارسی تخم نیلوفر گویند و او دانۀ گیاهی است شبیه به لبلاب و بر مجاور خود می پیچد گلش کبود و به شکل گل لبلاب و از آفتاب بهم می آید و در غلاف هر گلی سه دانۀ مثلث میباشد، در سیّم گرم و خشک مسهل اقسام کرم و با تربد مسهل بلغم غلیظ و با سقمونیا مسهل صفرا و اخلاط غلیظه و با هلیله مسهل سودا و مفتح سدۀ جگر و سپرز و جهت برص و بهق و تنقیۀ بدن و درد مفاصل و سایر امراض بارده نافع و قدر شربتش از یک دانگ تا نیم مثقال و یک درهم و زیادۀ او کشنده بمغص و لصوق ماساریقا و اسهال مفرط و مصلحش هلیله و سحق بلیغ و آلودن او به روغن بادام و بدلش بوزن او تخم حنظل و سدس آن حجر ارمنی است و مفرد او بعد از یک شبانروز عمل میکند و با محرک سریعالعمل است و قوتش تا سه سال باقی می ماند. و صاحب اختیارات گوید: حب النیل، قرطم هندی است و طبیعت وی گرم و خشک است در دویم و گویند در اول و گویند در سیم و گویند سرد است. نافع بود جهت برص و تنقیۀ بدن و مسهل خلطهای غلیظ بود و سودا و بلغم و کرمهای حب القرع و شربتی از آن دانگ و نیم تا نیم درم بود با ادویۀ دیگر، و عرق النسا و نقرس را نافع بود و آنچه از درد اخلاط که در مفاصل جمع شده باشد مجموع براند و امعا را بشوید و قوت معده دهدو سده و ورم سپرز و جگر بگشاید. مسهل مرهالسودا بودو وی کرب و غثیان آرد و اولی آن بود که به روغن بادام چرب کنند و هلیله با وی خلط کنند و بدل وی در اسهال و دفع سوداء نیم وزن آن تخم حنظل و دانگی و وزن آن حجر ارمنی بود. و در بحرالجواهر آمده است: به پارسی تخم نیلوفر. گرم و خشک است در دوم و گویند در سیوم، اخراج سودا و بلغم کند و کرم معده و حب القرع را بیرون آرد و بهق را نفع دهد و شربتی از او یک مثقال تادو مثقال است. و در تذکرۀ داود ضریر انطاکی آمده است: حب النیل، هو القرطم الهندی و هو نبت هندی یکون فیه هذا الحب. کل ثلاثه او اربعه فی ظرف الی العرض، و اجود هذا الحب الرزین الحدیث المثلث الشکل و قوته تبقی الی ثلاث سنین و هو حارّ یابس فی الثانیه و بارد و رطب فی الاولی. اذا مزج بالتربد لم یبق للبلغم اثراً و یستاصل المفاصل و النسا و مادهالبهق و البرص و النقرس ویفتح السدد ولکنه یغشی و یکرب خصوصاً فی الشبان و ربما قیاء حتی الدم و یصلحه دهن اللوز و الاهلیلج و احکام السحق و شربته علی ما قالوه الی درهم. لکن رأیت من شرب منه ثمانیه عشر درهما و لم یسهل کثیراً. و عندی ان ّ فعله بحسب السدد و صلابه الابدان و ان ّ کربه تابعلحرارهالمعده. یکثر اذا کثر و بالعکس. و بدله فی افراطالسوداء ثلثه حجر ارمنی و فی البلغم نصفه شحم حنظل. لا أن ّ کلا منهما بدله مطلقا کما توهموه، فافهمه
لغت نامه دهخدا
(حَبْ بُلْ قَ نَ)
شاهدانه. (دهار). شهدانج. حب الفتیان. کنودانه. (مهذب الاسماء). کنب دانه. شاهدانج. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
(حَبْ بُلْ قَ)
عنب الثعلب. (داود ضریر انطاکی) (اختیارات بدیعی). تاجریزی. حب ّالفنا
لغت نامه دهخدا
تصویری از حب القنیدی
تصویر حب القنیدی
حب السناد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حب القریش
تصویر حب القریش
میوه کاج را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حب النیل
تصویر حب النیل
عجب گیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حب القنب
تصویر حب القنب
شاهدانه
فرهنگ لغت هوشیار